نوشتهاند زمانی که ندیمه بچهها میخواست او را تنبیه کند محمد میرزا طوری در مقابل وی ایستاد و گفت که شاهزادهای است از تبار اوزون حسن و کنیزک را تنبیه خواهد کرد که زن بینوا ترسید و و از تنبیهش دست کشید. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آقامحمدخان قاجار»، شماره۲۹۸. شاه صحبت شقاقی را قبول کرد و اجرای فرمان را یک شب به عقب انداخت.
دانلود و خرید اینترنتی کتاب سرگذشت آقامحمدخان قاجار ناصر افشارفر طاقچه-از همه چی
برادرش مرتضی قلیخان که پیش از وی قدرتی در منطقه به دست آورده و خود را پادشاه خوانده بود، از ورود آقامحمدخان به گرگان جلوگیری کرد. کشمکش میان آقامحمدخان پس از ۴ سال جنگ و شکست و پیروزی، بر برادر خود مرتضی قلیخان چیره شد. برادر به روسیه گریخت و همدست کاترین روم برابر خان گردید.
خواجه قاجار نیز تمام کسانی را که گمان میرفت از ثروت مخفی نادر خبری دارند دستگیر و تا حد مرگ شکنجه کرد. سپس خواجه خود آمد و عمل مورد علاقهاش را انجام داد و چشمهای شاهرج را از حدقه درآورد و نهایتا شاهرخ زیر شکنجه جان داد. (۲۱) نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران، بنیاد، ۱۳۴۴ش، ج۱، ص۴۲-۷۴. نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ج۱، ص۷۱، تهران، بنیاد، ۱۳۴۴ش. او همچون پادشاهان پیشین خود، به سرنوشت جانشین خود بی اعتنا نبود و سمیر را برای جانشین خود فتحعلی شاه هموار کرد.
جانشین آقامحمدخان
آقا محمدخان قاجار در سال ۱۲۱۰ هجری قمری، تمامی ایران بهجز خراسان را چهره واقعی آقا محمدخان قاجار در اختیار داشت. او به بهانه زیارت امام رضا، لشکر خود را آماده جنگ با دشمن کرد. بخشی از آنها از راه مشهد و برخی دیگر از فیروزآباد، ساری و گرگان راهی خراسان شدند. حاکمان خراسان از ترس، تسلیم آقا محمدخان قاجار شدند. نادرمیرزا از بازماندگان افشاریه به افغانستان گریخت و شاهرخ به پیشواز آقا محمدخان رفت.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، منتظم ناصری، تهران، ج۳، ص۲۳، ۱۳۰۰ق.
- لیکن اطرافیان به خاطر او می آورند که شب جمعه است و شاه نیز مراسم اعدام را به صبح شنبه موکول می کند.
- آقامحمدخان قاجار از تولد تا کشته شدن در کنار قلعه شوشی.
- لطفعلیخان با ۳۰۰ مرد جنگی در برابر آن ارتش نیرومند جنگید.
سپهر، محمدتقی، لسان الملک، ناسخ التواریخ (بخش قاجار)، ج۱، ص۳۴، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۸ق. لشکریان روس به جبران توهین آغامحمدخان در حال تدارک حمله به ایران بودند. آغا محمد خان نیز مانند اسلافش چیزی جز بدبختی برای کشور نداشت و زمانی که اروپاییان به سرعت در حال ترقی و پیشرفت بودند وی در حال ارضای امیال وحشیانه خود بود.
سرنوشت آقا محمدخان چه شد؟
در ۱۲۰۰ هجری قمری گیلان و مازندران و زنجان به زیر فرمان آقامحمدخان درآمد. در همان سال با مرگ علیمرادخان زند، منازع و رقیب نیرومند وی، قدرتش بدین سوی البرز منتقل شد و لرستان و خوزستان نیز مسخر او گردید. بساط روسها که به بهانهٔ بازرگانی به سرپرستی کنتوینوویچ در شهر اشرف (بهشهر) کارخانهای گشوده بودند و خواستههای سیاسی داشتند، یکسره برچیده شد.
همان قدرت نیمبندی هم که در جنوب مملکت ایران داشتند متزلزل شده بود. از سوی دیگر آقامحمدخان قاجار ویژگیهای فردیای داشت که در این شرایط ضعف زندیه به قدرت او میافزود. آقامحمدخان قاجار فرمانده نظامی قدرتمند باهوش بود که در جنگهای مختلفی حضور داشت و خود آقامحمدخان بعد از شکست پدرش، چندسالی در شیراز اسیر خاندان زندیه بود. پس آقا محمد خان از میان برداشتن لطفعلی خان را به وقت دیگری موكول كرد و در همین سال به خاطر علاقه مفرطی كه به بابا خان جهانبانی فتحعلی شاه برادر زاده خود داشت، به رغم داشتن چند برادر، او را به ولیعهدی خویش برگزید.
حاکم گرجستان به خاطر اوضاع نابسامانی که بعد از مرگ کریم خان در ایران ایجاد شده بود، خود را تحت الحمایه روسیه قرار داده بود. آقا محمدخان به گرجستان حمله کرد و تفلیس را به تصرف خود درآورد. آقا محمدخان قاجار در سال ۱۲۱۰ هجری قمری به خراسان لشکرکشی کرد و خراسان را به تصرف خود درآورد. آقا محمدخان قاجار بعد از پدرش محمد حسن خان، ریاست ایل قاجار را به عهده داشت.
معرفی کتاب آغا محمدخان قاجار (بی رحم ترین شاه ایران)
نعش آقامحمدخان ابتدا در شوشا به خاک سپرده شد ولی پس از استقرار فتحعلیشاه بر تخت سلطنت، حسینقلیخان عزالّدینلویِ قاجار که از بزرگان قاجاریه بود، مأمور آوردن نعش از شوشا به تهران گردید. نعش چندی در حضرت عبدالعظیم به امانت سپرده شد و سپس در ۲۶ جمادیالاول ۱۲۱۲ هجری قمری طی تشریفاتی خاص به نجف اشرف حمل گشت و پشت سر ضریح مطهر حضرت علی(ع) دفن گردید. حاکم قراباغ پل ارس را ویران کرد تا سپاهیان قاجار نتوانند از آن بگذرند، اما به فرمان آقامحمدخان در ۲ ماه پل مرمت شد و لشکریان بدان سوی رسیدند و با تاکتیکهای نظامی حساب شده، پیشروی در ۳ جبهه آغاز گردید. سمت راست به سوی شیروان، سمت چپ به سوی ایروان پایتخت ارمنستان و مرکز به سوی شوشا (یا شیشه، شوشی، پناهآباد) از قراباغ. در این میانه كاترین دوم، امپراتریس روسیه در گذشت و پسرش پل اول امپراتور روسیه شد. آقا محمد خان از سازش خوانین با روسیه بسیار خشمگین شد و برای بار دوم با سپاهی مجهز عازم قفقاز شد.